شبی باران ، شبی آتش ، شبی آیینه و سنگم / شبی از زندگی سیرم ، شبی با مرگ می جنگم / تو آتش می شوی بر خرمن احساس تنهاییم / تو را با هر نفس می بویم ، اما باز دلتنگم .
1390/09/07 - 03:03 در دست نوشته های فراق